خصوصی سازی درمان با هیات امنایی کردن بیمارستانها

افزایش اهمال کاری سفید ‌پوشان با واگذاری بیمارستانها 

 

پزشک بلافاصله دستور داد بیمار با وجود انبوه مراجعین در این ساعت شب به داخل هدایت شود، تا اقدامات اولیه روی آن انجام شود.
خانم دکتر پس از معاینه و مطالعه پرونده با رزیدنت نورولوژی مستقر در اوژانس تماس می گیرد و شرحی از بیمار ارائه می دهد و از وی کسب تکلیف می کند.
آقای دکتر "... ش" دستور می دهد از پذیرش خودداری شود و پس از آنکه خانم دکتر بازهم از وضعیت بیمار می گوید و اینکه بیمار حال خوبی ندارد، دچار مشکل حرکتی است، وضعیت اورژانسی دارد و ...
آقای دکتر بدون آنکه بگوید از قبل در جریان وضعیت بیمار قرار دارد، تاکید می کند که به هرحال او را پذیرش نکنید، من خودم می آیم و تصمیم می گیرم .
یک ساعتی می گذرد، اما آقای دکتر "... ش" که فقط یکی دو اتاق تا بیمار فاصله دارد، از حضور بر بالین وی خودداری می کند. 

 

ساعت، 23 و 45 دقیقه شامگاه چهارشنبه (چهارم آذرماه 1388) را نشان می داد که آمبولانس حامل بیمار در مقابل اورژانس بیمارستان شریعتی تهران و پس از طی بیش از 400 کیلومتر متوقف شد.
همراه بیمار به سرعت و قبل از آنکه کادر بیمارستان دکتر شریعتی، بیمار او را به داخل اورژانس منتقل کنند؛ پرونده پزشکی وی را به پزشک کشیک رساند .
پزشک بلافاصله دستور داد بیمار با وجود انبوه مراجعین در این ساعت شب به داخل هدایت شود، تا اقدامات اولیه روی آن انجام شود.
خانم دکتر پس از معاینه و مطالعه پرونده با رزیدنت نورولوژی مستقر در اوژانس تماس می گیرد و شرحی از بیمار ارائه می دهد و از وی کسب تکلیف می کند.
آقای دکتر "... ش" دستور می دهد از پذیرش خودداری شود و پس از آنکه خانم دکتر بازهم از وضعیت بیمار می گوید و اینکه بیمار حال خوبی ندارد، دچار مشکل حرکتی است، وضعیت اورژانسی دارد و ...
آقای دکتر بدون آنکه بگوید از قبل در جریان وضعیت بیمار قرار دارد، تاکید می کند که به هرحال او را پذیرش نکنید، من خودم می آیم و تصمیم می گیرم .
یک ساعتی می گذرد، اما آقای دکتر "... ش" که فقط یکی دو اتاق تا بیمار فاصله دارد، از حضور بر بالین وی خودداری می کند.
همراه بیمار از پرستاران، سراغ مدیر و رییس بیمارستان را می گیرد، اما به او راهنمایی می کنند که به ساختمان دیگری برود و سراغ سوپروایزر را بگیرد .
همراه بیمار، پس از آنکه با خانم "... ب " در اتاق پرستاری همسخن می شود، از چگونگی حال مریض و بی توجهی به بیمار می گوید .
خانم سوپروایزر، بلافاصله در تماس تلفنی از کادر درمانی می خواهد تا بیمار از سوی رزیدنت کشیک معاینه و نتیجه را به او اعلام کنند.
باز هم ساعتی می گذرد، اما از آقای دکتر کشیک خبری نمی شود. گویا سرنوشت بیمار این است که باید با او این گونه برخورد شود. آیا با دیگر بیماران اورژانسی نیز همینطور رفتار می
شود؟ مگر این پزشکان، قسمنامه بقراط را سر ندادهاند که پزشک را موظف به انجام هر کاری برای حفظ جان و سلامت یک انسان میکند. آنها سوگند یاد کردهاند که باید بکوشند تا کمیت و کیفیت زندگی بیمار را بهبود بخشند. پزشک باید ازهر اقدام که منجر به آسیب بیمار میشود، خودداری کند. این جملات از ذهنم عبور میکند و همزمان دهها سوال دیگر از همین سنخ ذهنم را آزار می
دهد.
پس از دقایقی، دوباره همراه بیمار، تماسی با سوپروایزر می گیرد و مراتب را گزارش می دهد . خانم پرستار با اندکی ناراحتی از این بی توجهی دکتر "...ش" قول می دهد که بزودی این مهم انجام شود.
ساعت از 3 و نیم بامداد گذشته است و هنوز دکتر "...ش" بر بالین بیمار حاضر نشده و او همچنان بر روی برانکارد در گوشه
ای از اورژانس بیمارستان رها شده است، آمبولانسی هم که بیمار را از بیمارستان الزهرای اصفهان به تهران آورده نیز همچنان بلاتکلیف است.
همراه می گوید خانم پرستار تو را بخدا فکری به حال بیمار ما بکنید ، خدا را خوش نمی آید و ... .
سوپروایزر، این بار ظاهرا با خود رزیدنت کشیک تماس می گیرد و مراتب نگرانی همراهان بیمار و ... را منتقل می
کند .
عقربه
های ساعت، 3 و 45 دقیقه بامداد را نشان می
دهد، شهر در سکوت است، اما هیاهو در دل همراهان بیمار ساکت نمی نشیند. آقای دکتر "...ش" از اتاق مجاور اورژانس بیرون می آید و بدون معاینه بیمار و حتی مطالعه پرونده بیمار، با عصبانیت و با صدای بلند اشاره به بیمار می کند و می گوید : همراه این بیمار کیه !
همراه می گوید: بله آقای دکتر ، بفرمایید .
دکتر بدون اینکه با او چهره به چهره شود می گوید :
Lp
می دونی یعنی چه ؟
همراه می گوید : آق .. آق .. آقای دکتر چی چی
P
؟
دکتر با عصبانیت می گوید : تو که نمی دونی، چرا مریض را از اصفهان آوردی اینجا ؟
همراه می گوید : والا آقای دکتر من که دکتر نیستم ،اما دکتر متخصص مغز و اعصاب بیمارستان الزاهرای اصفهان، پس از سه هفته تلاش و آزمایش و عکس و ... « مننژیت» را رد کرد و بیماری را مبهم تشخیص داد. آن پزشک، این دستور را کتبا صادر کردند و اتفاقا نامه نیز همراه با پرونده خطاب به اورژانس شریعتی نوشته شده، ضمن اینکه توصیه کردند که آقای دکتر "...س" و آقای دکتر" ...ن " متخصصان مغز و اعصاب باید بیمار را معاینه کنند و نظر قطعی بدهند و گرنه ما که حتی راه بیمارستان شریعتی را هم بلد نبودیم، اتفاقا توی خیابان شریعتی ،دنبال آدرس بیمارستان بودیم !حالا مگه چی شده اقای دکتر؟
دکتر ادامه می دهد: اولا که دکتر "...س" و آقای دکتر" ...ن" بیکار نیستند که مریض شما را ببینند ، دوما اونها شاید هفته ای یک بار به بیمارستان بیایند ،این هم برای چند دقیقه ، و سپس ادامه می دهد که مریض سه - چهار بار
Lp
( گرفتن آب نخاع ) شده، بارها آزمایش داده و در مدت سه هفته ای که بیمار بوده از انواع آنتی بیوتیک ها استفاده شده ، حالا نوشته اند که با تشخیص مبهم به بیمارستان شریعتی اعزام می شود ؛ چرا شما پذیرفتید.
همراه با حالتی همراه با اضطراب می گوید : آقای دکتر حالا چکار کنیم ؟
دکتر می گوید: هیچی تا دکتر از بیمارستان اصفهان تماس نگیره و به من نگه که علت این اعزام چی بوده، من هیچ کاری نمی کنم .
همراه بیمار می گوید : آقای دکتر تو را به خدا ساعت 4 صبح (پنجشنبه 5 آذرماه 1388) دکتر از کجا گیر بیارم؛ تازه مگه دکتر بیمارستان اصفهان بعدازظهر (چهارشنبه 4 آذرماه 1388) با شما تماس نگرفته بودند؟
آقای دکتر می گوید: بله، با من تماس گرفت و من گفتم که بیمار را اعزام نکنند، ما تو این بیمارستان جا نداریم ، نمی دونم باز چرا این کار رو کردند.
راننده آمبولانس با دکتر "...ش" صحبت می
کند و می
گوید: وضعیت این بیمار اورژانسی است، او را باید بستری کنید.
دکتر "...ش" هم می
گوید: نه! وضعیت این بیمار، اورژانسی نیست.
همراه می گوید: شما بدون معاینه بیمار و بررسی پرونده در جریان همه جزئیات وضعیت بیمار هستید ، پس این مسأله نشون می ده که دکتر اصفهان با شما صحبت کرده ، علت را هم گفته؛ پس دیگه دنبال چی هستید. اگر مشکلی داره بستریش کنید و اگر نداره بنویسید تا ببریمش منزل ؛ آقای دکتر خدا را خوش نمیاد . این خانم دو تا بچه قد و نیم قد داره ، تورا بخدا ، الآن 4 ساعته که مریضمون با این حال و روز توی راهرو سرگردونه !!( همراه بیمار تلاش می کند با بیمارستان الزهرای اصفهان چند باری تماس بگیرد، اما موفق به گفت و گو با پزشک نمی شود)
رزیدنت کشیک با عصبانیت می گوید: ببین، اگر خواسته باشید مریضتون رو پذیرش کنم باید فرم سفید پر کنید ، من همه این پرونده ای که از اصفهان همراه خودتون آورده اید را می ریزم دور، فهمیدید!! تمامشو ؛ یک چیز دیگه هم بهت بگم ، فکر نکنی این بیمارستان بهتر از الزهرای اصفهانه ، نه! اینجا بدتره ! معجزه هم نمی کنه! ، مریضتون حال خوبی نداره! ، فهمیدی ! اگر هر اتفاقی افتاد پای خودتونه ؛ حالا تصمیم با خودتون. اگر خواستید، برید با برگ سفید پذیرش بگیرید و همه پرونده های قبلی را بریزید دور!! ضمنا فکر نکنید اینجا اتاقی براش وجود داره، نه توی همین راهرو بستری می
شه !!
همراه بیمار می گوید : هر چه صلاح می دانید آقای دکتر ، اما مگه شما تا الآن نمی گفتید که بیمار مشکلی نداره ، پس چرا نظرتون برگشته و از بیماری لاعلاج صحبت می کنید. ما باامید به خدا اومدیم اینجا، انشاالله از خدا هم شفاشو می
خواهیم؛ خواهشم می کنیم شما هم کمک کنید.
بالاخره ساعت از 4 بامداد گذشته بیمار پذیرش می شود، اما تا صبح در راهرو بستری می شود و در ساعت های اولیه صبح روز پنجشنبه (5 آذرماه 1388) دکتر "...س" متخصص مغز و اعصاب که از اصفهان تاکید و توصیه کردند او بیمار را معاینه کند، سر می رسد و پس از معاینه بیمار ، دستور می دهد ام آر ای و
Lp ، آزمایش خون و ... همه به سرعت انجام شود. ( البته گفت که تمام این آزمایش
ها از بیرون از بیمارستان و مراکز شخصی و یا بیمارستانهای شخصی انجام شود)
یکشنبه (8 آذرماه 1388) - چهارمین روزی است که بیمار در اورژانس بیمارستان شریعتی بستری است، اما نتایج آزمایش
ها و تصاویر به گفته پزشکان نشان از یک نوع عفونت دارد که به دستور پزشک کار درمانی را در همان اتاقهای اورژانس بیمارستان با آنتی بیوتیک شروع کرده اند.

                                ****************************************************

چند روز پیش خبری مبنی برمواجه تعدادی از دانشجویان اصفهانی که برای تهیه فیلم و عکس به بیمارستان سوانح و سوختگی اصفهان رفته بودند منتشر شد که تعجب آنها را برانگیخت و در عین حال آنها را بسیار متاثر کرد. 
این دانشجویان بر روی یکی از تخت های بیمارستان با کودک 9 ساله ای مواجه شدند که بدون هیچ دلیل خاص پزشکی و یا بیماری 40 روز در بیمارستان زندانی شده بود.
پیگیریهای دانشجویان نشان داد که خانواده این کودک بخاطر فقر شدید از پرداخت هزینه بیمارستان ناتوان هستند و این کودک 40 روز است که بالاجبار در این بیمارستان بستری شده است. 
این موضوع باعث فشار جسمی و آزار و اذیت روحی این کودک شده بود .دانشجویان که با اطلاع از این واقعه در یک اقدام خودجوش به این کودک بیچاره و خانواده اش کمک کردند. 
آنها با درخواست کمک از دیگر دانشجویان توانستند که مبلغ 2 میلیون تومان جمع آوری کنند و کل بدهی و هزینه های درمانی کودک را پرداخته و او را آزاد کنند. 

                                    ***************************************************

متاسفانه هر از چند گاهی خبری مبنی بر اهمال کاری پزشکان در درمان بیماران همانند اخبار فوق به گوش می رسد .با اینکه پزشکانی از این دست بسیار نیستند اما به نظر میرسد این اهمال کاری ها بیشتر در مراکز درمانی دولتی صورت می پذیرد که هم مدیریت قوی وجود ندارد و هم حقوق دریافتی پزشکان در آن کمتر مراکز درمانی خصوصی است.

با لحاظ کردن این دو مشکل ،مسوولان وزارت بهداشت تصمیم گرفتند که حدود 50 بیمارستان دولتی با مدیریت دولتی را به مدیریت هیات امنایی تبدیل کنند.در این طرح که در حال حاضر در چند بیمارستان به صورت آزمایشی در حال اجرا است ،مدیریت بیمارستان دولتی بدست 6 نفر سپرده می شود که4 نفرشان حتما باید پزشک باشند و دو نفر دیگر نیز می توانند پزشک باشند.

مهندس حبیبیان، سرپرست مرکز توسعه و تحول اداری وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در مورد این طرح می گوید :با استقرار ساختار جدید طراحی شده برای بیمارستانهای هیئت امنایی،ارایه خدمات درمانی در این بیمارستانها ارتقاء یافته و بدنبال تغییرات ساختار درون بخشها، بیمارستانها و کل فعالیت عملیاتی آنها دچار تغییراتی میشود که از آن جمله میتوان به افزایش ضریب تعداد کادر پرستاری و خدمات پرستاری بین 50- 30 درصد، توسعه مسیر ارتقای شغلی پرستاران، افزایش اختیارات سرپرستاران، یکپارچه شدن فرایندهای اصلی ارائه خدمات نظیر بخشهای اورژانس، درمانگاه، واحدهای پاراکلینیک در قالب معاونت آموزشی و سلامت برای بیمارستانهای آموزشی و معاونت عملیات برای بیمارستانهای غیرآموزشی اشاره نمود.

اما به نظر می رسد که این طرح با مشکلات متعددی روبرو باشد .یکی از مهمترین این مشکلات نادیده گرفتن حقوق مابقی پرسنل بیمارستان به غیر از پزشکان است.مسوولان وزارت بهداشت نیز یکی از اهداف مهم این طرح را اینگونه بیان کرده اند که با در اختیار قراردادن یک بخش به یک پزشک، میتوانند رضایت پزشک را نیز جلب کنند.اما ذکر دو نکته در اینجا ضروری به نظر می رسد.با در اختیار قرار دادن مدیریت بیمارستان به چند پزشک و افزایش حقوق پزشکان در این نوع بیمارستانها ، پرسنل بیمارستانی به خصوص پرستاران که 60 درصد کادر بیمارستانی را تشکیل می دهند و80 درصد وقت بیمار را با مراقبتهایشان به خود اختصاص می دهند ودر حال حاضر حقوقشان 150 برابر کمتر از پزشکان است  نسبت به این طرح که هیچ گونه حقوقی را برای آنها در نظر نگرفته است معترض شوند .

رئیس سازمان نظام پرستاری ایران در این رابطه اظهار داشت: پیشاپیش شکست این طرح را اعلام می کنم. غضنفر میرزابیگی گفت: اعتراض سازمان نظام پرستاری به نگاه انحصارطلبانه ای است که یک عده خاص در گروه پزشکی دارند و اینکه هیچ خبری از گروه های غیرپزشکی در بین اعضای هیئت امنایی این بیمارستان نیست.

وی می گوید: مسئولان پرستاری به هیچ عنوان با این طرح موافق نیستند، بر همین اساس نامه ای به مسئولان وزارت بهداشت ارسال شده مبنی بر اینکه اسامی مسئولان پرستاری از ابتدای کتابی که این طرح در آن نوشته شده است، حذف شود تا شائبه ای در جهت اینکه با این طرح موافق بوده ایم، پیش نیاید.
همین امر باعث می شود که در این نوع بیمارستانها به نوعی بین کادر پرستاری و مدیریت پزشکان اختلاف بیافتد و متاسفانه همیشه در این وسط کسانی که متضرر می شوند بیمارانی هستند که یا با عدم رسیدگی پرستار برای اعتراض به این طرح مواجه می شوند و یا با اهمال کاری برخی از پزشکان روبرو می شوند.

اما نکته دوم که به نظر مهمتر از نکته اول به نظر می رسد لطمه وارد شدن به نظام سلامت کشوراست . زیرا این گروه از پزشکان متخصص وقت خود را صرف کسب دانش و مهارتهای رشته تخصصی خود کرده و دانش علم مدیریت را ندارند. کسری بودجه وزارت بهداشت و عدم رضایتمندی مردم از خدمات بهداشتی و درمانی از دلایل سوءمدیریتهای بیمارستانهای دولتی است و این کار از عهده هر پزشکی بر نمی آید که بخواهد از یک طرف با بیمه ها طرف شوند واز طرف دیگر با بدهی های سنگین بیمارستانها مواجه شوند.این در حالی است که کسی نمی تواند مشکلات بیمارستانی مانند بی تعهدی برخی از پزشکان و پرستاران را انکار کند که به خدمات پزشکی به چشم کالایی نگاه می کنند که باید توسط بیمار خریداری شود.

از انجایی که طرح هیات امنایی کردن بیمارستانها به نوعی هدایت بیمارستان به سمت نیمه خصوصی شدن است ، به تبع منافع برخی از پزشکان در آن سهیم است .این امر بدین معنا است که بخش بهداشت جامعه به سمت بازار عرضه و تقاضا حرکت می کند یعنی هر کس که امکانات بیشتر بخواهد باید هزینه آن رانیز بپردازد.

با اینکه به گفته مسوولین این طرح درارتقا در ارائه خدمات بهداشتی است اما در پیشرفته ترین کشورهای جهان نیز نظام سلامت به سمت خصوصی و نیمه خصوصی شدن سوق پیدا نمی کند و خدمات سلامت به عنوان کالایی عمومی ارائه می شود و اگر قرار است خدمات بهتری ارائه شود آن خدمات را در همان حوزه عمومی ارائه می دهند تا شائبه هر گونه خصوصی شدن در این حوزه از اذهان پاک شود. باید توجه داشت که سلامت کالایی خریدنی نیست وبیماری یک ریسک عمومی زندگی است که با تصمیمات فردی قابل مدیریت و اداره شدن نیست.اغلب افرادی هم که بیمار می شوند از سطوح پایین جامعه هستند .در حوزه سلامت نیز که به تخصص بالا نیاز است این پزشک است که نوع و نحوه ارائه خدمت را مشخص می کند ودر این زمینه قدرت و اختیار بالایی دارد بنابر این اگر مدیریت ضعیف باشد وبر اهمال کاری ها نظارت نداشته باشد و یا حتی اندکی به خاطر افزایش سود خود و بیمارستان مدیریت کنندو یا حتی اگر به لحاظ جایگاه پزشکی خود توجه کمتری را به پرسنل بیمارستان کنند این وسط فقط و فقط بخش سلامت کشور است که آسیبهای جبران ناپذیری می بینندودر این بین بازندگان کسانی هستند که ضعیف ترند یا بیماری مزمن و جدی تری دارندو درست بر خلاف نیاز بیشتری که به خدمات پزشکی دارند کمتر آن را در یافت می کنند.

به نظر می رسد اگر قرار است از مشکلات بیمارستانهای دولتی کاسته شود و پزشکان را مشتاق ترو متعهد تر به ارائه خدمت در این مراکز کرد ، راه حل آن سپردن بخش سلامت به بازار عرضه و تقاضا نیست.

نظرات 2 + ارسال نظر
سامان هوشمند یکشنبه 22 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 05:59 ب.ظ

مقاله بسیار جالبیبود.خدارا شکر می کنم که امثال شما هم در فضای وبحضور دارید.موفقباشید

نازنین روشنایی سه‌شنبه 24 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 07:10 ق.ظ

ببخشید شما مثل اینکه با همه چیز مخالفید.با این حال جال نوشته شده.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد